به نام خداوند بخشنده و مهربان
مسابقه
با سلام
علاقه مندان می توانند با مطالعه ی متن زیر به سوالات پاسخ داده و پاسخ آن را به آدرس ایمیل javad_mf@yahoo.com ارسال نمایند
طرز پاسخ گویی به سوالات به این گونه است که شماره ی گزینه صحیح سوالات را به ترتیب نوشته و ارسال نمایید
همراه با جایزه...
سیاحت در عالم ارواح
پیامبر اکرم (ص):
"باهوش ترین مردم کسی است که فراوان به یاد مرگ باشد"
حدیث شریف رسول اکرم از معراج دلیلی بر عالم برزخ
از امیر المومنین رولیت شده که ان حضرت فرمود :من و فاطمه(س) بر پیامبر اکرم(ص9 وارد شدیم دیدیم ان حضرت به شدت گریه می کند عرض کردم یا رسول الله پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله چه چیز شده که اینگونه گریه می کنی ؟
پس فرمود ای علی شبی که به معراج رفتم زنانی از امتم را دیدم که در عذاب شدید هستند (به یاد انها افتادم وبر حال انها گریه می کنم)
بعد حضرت به بیان آنچه در معراج از احوال زنان مختلف دیده اند
¨ زنانی که مویشان را به نا محرم نشان می دهند
زنانی را دیدم که از موی سرشان آویزان شده بودند در حالی که مغز سرشان می جوشید حضرت فاطمه(س) سوال کردند : ای حبیب من اینها جرمشان چه بود مرتکب چه گناهی شده بودند که اینگونه عذاب می دیدند؟ حضرت می فرمایند: اینها کسانی بودند که موی سرشان را از مردان نامحرم نمی پوشاندند مصداق
این قسمت از حدیث انهایی هستند که نسبت به حجاب اسلامی بی تفاوت اند. زن مسلمان باید بداند زیبایی در عفت و پاکی است زیبایی در سیرت و درون هرکس است
¨ زنان زنا کار
زنانی را دیدم که کر و لال بودند و در گودالی پر از آتش بودند در حالی که مغز سرشان از دماغ شان بیرون می زد و بدنشان از جذام وبرص قطعه قطعه می شد
اینها زنان زناکار بودند که فرزند حرام را از زنا به دنیا می آوردند به شوهرشان نسبت می دادند و می گفتند این فرزند از فراش توست
¨ سخن چین ها
از امام محمد باقر(ع) نقل شده که ان حضرت فرمود:
حرام شده است بهشت بر کسانی که سخن رابرداشته اند از جائی به جائی دیگر برند تا موجب فساد شود و بین دوستان جدائی افتد حضرت می فرماید:
قومی را دیدم که زبانیه آتش در ایشان آویخته و با گازهای آتشین دهن ایشان را می برند تا سر دوش آنها و آنجا که پر می شد باز می بریدند از جبرئیل پرسیدم :
اینها کیانند ؟گفت اینها سخن چینان هستند که میانه مردم را بهم می زدند
¨ عذاب های شدید
شیخ صدوق روایت کند : پیامبر اکرم(ص) در شب معراج در مسیر خود از مکه به بیت المقدس به وادی بلقاء رسید به جبرئیل فرمود : تشنه ام جبرئیل ظرفی پر از آب را به پیامبر اکرم(ص) داد حضرت از آن آب نوشید سپس از انجا عبور کرد ناگاه پیامبر (ص) چهار گروه ذیل را مشاهده نمودند
§ 1. کسانی که به دنبال مال های حرام بودند:
کروهی را دیدند که بوسیله ی قلاب آهن سرخ شده از آتش که بر رگهای گردنشان زده شده آویخته شده اند از جبرئیل پرسیدم اینها کیستند؟ جبرئیل گفت
اینها کسانی هستند که خداوند با مال حلال آنها را بی نیاز نموده ولی به تحصیل مال حرام می پردازند
§ 2. زنا با دوشیزگان از راه حرام
سپس پیامبر از انجا عبور کرد و گروهی را دید که پوست آنها را با پوست کن آتشین جدا می کنند از جبرئیل پرسیدم اینها کیستند جبرئیل کفت اینها کسانی هستند که با دوشیزگان زنا می کنند و بکارت آنها را از روی حرام تباه ساخته اند
وصف جهنم
درک اول :دوزخ درک دوم : حطمه(جایگاه فرعونیان) درک سوم : سقر درک چهارم : لظی ( جایگاه یهودیان) درک :پنجم : غی درک ششم : سعیر درک هفتم : جایگاه عاصیان
رسول خدا(ص) فرمود:
خداوند جهنم را از خشم خود خلق کردو اندر زمین هفتم است و هر طبقه زیر هم قرار دارد و هر دوزخی تا دوزخ دیگر 500 سال راه است و هر یک از دیگری 70 بار سوزانتر است و اخرین انها درک اسفل است که محل منافقین است
رسول گرامی اسلام می فرمایند :
چون از بهشت بیرون امدیم خواستم که دوزخ را ببینم جبرئیل مرا به جانب جهنم برد فرشته ای دیدم کریه المنظر شدید البطش خشمگین ترش روی که دیدن ان وحشت مخوف داشت گفتم ای جبرئیل این کیست که از ترس او رعبی در دل من افتاد گفت یا رسول الله این شگفتی ندارد ما هم که از فرشتگان الهی هستیم از دیدن این فرشته وحشت داریم این خازن جهنم است که شادی و خرمی در آن نیافریده شده است و هرگز تبسم نمی کند جبرئیل به او گفت این محمد بنده ی خدا و فرستاده ی او و خاتم انبیا مرسلین است او به من نگریست و ثنا گفت و کرامت نمود و به بهشت بشارت داد گفتم ای مالک برزخ جهنم را برایم توصیف کن
هزار سال تافته اند تا سرخ شد هزار سال تافته اند تا سفید شد هزار سال تافته اند تا سیاه شد اکنون سیاه است و تاریک و چون کوه آتش بر خود می لرزد و یکدیگر را میخورند ای محمد اگر یک حلقه از آن سلسله های اتش بر کوههای دنیا نهند همه ی کوهها از زخم تف چون ریزه های فلز گداخته می شوند و به مرکز زمین فرو می روند گفتم ای مالک نمونه ای از آن را به من نشان بده گوشه ای از ان را نمایان ساخت که شاخی از ساق های آتشین بیرون اورده سیاه و صلب از تف و دود آن هم افق را تاریک کرده و هول عظیمی به وجود آورد من ناراحت شدم مالک گفت ای جبرئیل او را برگردان برگشتیم
